بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
عدم تفکیک بین دین و رفتار و منش دینداران، یکی از چالش هایی است که امروزه در اظهار نظرهای مختلف مردم به وفور رگه هایی از آن را می توان یافت. مردم به محض اینکه از انسانی به ظاهر دین مدار و دیندار، رفتار و اخلاق زننده ای را می بینند سریع آن رفتار زشت و بداخلاقی را به دین حواله می دهند و دین را در این محاکمه در صدر متهمان می نشانند، حال آنکه دین را با آن رفتار هیچ نسبتی نیست و بنای همه ادیان در براندازی و پاکسازی این رفتارها و بداخلاقی ها و لوث ها از دامن بشریت بوده است.
چند روز پیش در مراسم دید و بازدید صحبت رسید به آنجا که فلانی که نماز اول وقت خوان و مدعی دینداری است و ظواهر دینی را هم انجام می دهد در بحث تقسیم ارث پدری، حق خواهران خود را خورده و همه اموال پدری را به نام زن و فرزندان خود کرده است و در ادامه هر چقدر بد و بیراه بود نثار آن فرد و در کنارش دین و ارزشهای دینی کردند.
اینکه افراد جامعه از معتقدان به ادیان انتظار داشتن رفتارهایی منزه و دور از پلشتی را دارند انتظار بجایی است چرا که هر کدام نماینده ای برای معرفی دین و اندیشه های متعالی آن دین هستند. اما این هم دلیل نمی شود که زشت کاری و بداخلاقی فردی، سیاسی و اجتماعی به ظاهر دینداران را به حساب دین گذاشت؛ بلکه باید در همه حال مرز بین هر دین و معتقدان به آن دین و در جامعه خودمان اسلام و مسلمان نماها را تفکیک نمود و در اظهار نظرهایمان کمی دقیق تر و فارغ از احساسات نظر بدهیم.
این نوع مواجهه و رفتار فقط منحصر در حوزه رفتارهای مرتبط با ظواهر دینی نیست بلکه در دیگر حوزه های زندگی ما نیز نمود دارد مثلاً کافی است مسافر شهری باشی و در آنجا بدکاری و بدسیرتی از اهل آن شهر سر بزند؛ از آن به بعد کل مردم آن شهر را متهم کرده و با عباراتی آنچنانی مورد خطاب قرار می دهیم.
باشد که در سال جدید در بسیاری از قضاوت ها و اظهار نظرهایمان هر فرد را خارج از چارچوب دین، شهر، فرهنگ، حزب و ... مورد ارزیابی قرار دهیم، بدون شک ارزیابی های بهتری از هم خواهیم داشت.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آوای آشنا
اشتراک